اختصاصی ترنم شعر/ یکم دی ماه و با آغاز فصل زمستان اهالی شعر بی درنگ به یاد فروغ فرخزاد و شعر معروف او «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد…» هستند. به همین مناسبت داود جهانوند شاعر و مدرس زبان و ادبیات فارسی این روزها یادداشت تاز خود را در اختیار ترنم شعر قرار داده است:
«این روزها، همین روزهای ناشاد، همین روزهای آکنده از خشم و نومیدی، همین روزهای سرد و آلوده و تاریک، همین روزهای “نمیدانم”، همین روزهای “چه کنم؟”
آری حتی همین روزها هم یاد بعضی کسان، روشنم میدارد.
نام آنان که به یاری اراده از ناملایمات روزگار گذشتند.
از پستیها و بلندیها، راه هموار ساختند.
آنان که رنجها و کاستیها را با اعجاز شعر درآمیختند تا من یا هر که چو من، در خلوتی یا حتی جمعی،
جمعی از همین مردمان سادهی شعر و شور و شعور،
شعرشان را بخوانیم و رنج زیستن را اندکی التیام بخشیم.
فروغ فرخزاد از ایشان است.
از همین کسان که یادش روشنم میدارد. “گریز از ابتذال، نفرت از پستی و دورویی، دیوانهوار زیستن، بیپروا عشق و زندگی را آزمودن، تنهایی فرساینده و بیتکیهگاهیِ جانکاه را تاب آوردن، فروغ فرخزاد را اندکاندک، از چشماندازهای ساده و ابتدایی اسیر و دیوار و عصیان دور کرد و بر منظری دیگر نشاند، این منظر «مرگآگاهی» بود.” آری ” فروغ در افشای ساحت نفسانی خویش خطر کرد و این عرصه. ارجمندترین عرصهی خطر کردن آدمی است … “
فروغ زادهی هشتم دیماه و کوچندهی بیست و چهارم بهمن است. اما برای من تاریخ اول دیماه در این سطر از شعر فروغ بیش از هر روز دیگری او را فرا یاد میآورد.
امروز، روز اول دیماه است
من راز فصلها را میدانم.
و امسال نیز همچون سالهای قبل، بی هیچ استناد و اتکا به هیچ تقویم و شناسنامهای، #روزاولدی_ماه را روز فروغ میدانم و یادش را گرامی میدارم.
شما هم اگر موافقید این روز را به نام روز فروغ معرفی کنید. و با این دو هشتک ما را همراهی کنید. #اولدیماهروزفروغ #روزفروغ
زمان گذشت
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
ساعت چهار بار نواخت
امروز روز اول دی ماه است
من راز فصلها را میدانم
و حرف لحظهها را میفهمم
نجات دهنده در گور خفته است
و خاک، خاک پذیرنده
اشارتیست به آرامش
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت …
.
اگر حوصلهای هست، شعری از فروغ را بنویسید.
.
پن: بخشهای داخل گیومه نقل مستقیمی است از مقالهی “کاهنهی مرگآگاه” نوشتهی یوسفعلی میرشکاک.»
داود جهانوند / اول زمستان 98