«علیاصغر عزیزپور»، شاعر و پژوهشگر در حوزه طنز، معتقد است: ادبیات همواره درخصوص بلایایی مانند وبا و طاعون و حالا هم کرونا، دخالت کرده و باید هم بکند چراکه ادبیاتی که از عصر، محیط و مملکت خود ننویسد، ادبیات نیست.
با بالا گرفتن تب ویروس کرونا در جامعه، بسیاری از افراد بر این عقیدهاند که نباید این بیماری را دستمایه شوخی و طنز قرار داد، چراکه به زغم آنها، این اقدام باعث میشود مردم این ویروس را آنچنان که باید و شاید جدی نگیرند.
قطع یه یقین، ویروس کرونا هم مثل تمام ویروسهای اقتصادی، سیاسی و… روزی از ایران خواهد رفت، اما آنچه از آن باقی میماند، خاطرههای دلهرهآور و استرسزای کرونا است. بهبهانه ورود این میهمان ناخوانده به کشورمان آن هم در آستانه شب عید سال نو، سراغ علیاصغر عزیزپور، شاعر، مترجم و طنزپرداز تبریزی میرویم تا گریزی بزنیم به بُرهههای مختلف ادبی و نحوه مواجهه ادبیات با بلایای مختلف در دورههای گذشته.
عزیزپور در رابطه با نحوه ورود ادبیات به حوزههای عمومی گفت: اهالی ادبیات، شاعران و نثرنویسان از بدنه همین مردم هستند و به همین دلیل حوزه ادبیات همواره در مورد برخی بلایا چه طبیعی و چه انسانی از قبیل سیل، زلزله، ماهگرفتگی، خورشیدگرفتگی و بیماریها مداخله کرده و میکند.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال در زمانهای قدیم که شهر ارومیه دچار آتشسوزی گسترده شده بود، تعدادی از شاعران با مضمون «اورمو سوخت» شعر سرودند. یا در مورد زلزله بزرگ تبریز که در سال 1272 هجری شمسی رخ داد و تقریبا چیزی از شهر باقی نماند، قطران تبریزی، شاعر بلندآوازه کشورمان شعر سروده است و اکنون همان اشعار به عنوان ماده-تاریخ، سندِ یکی از بزرگترین رویدادهای تبریز به شمار میروند.
این مدرس ادبیات تاکید کرد: در دوره معاصر نیز کم نبودند شاعرانی که در رابطه با بیماریهای همهگیر از قبیل وبا و طاعون و حتی جنگ، قلم زدهاند و درحقیقت با این کار علاوه بر اینکه سعی در ماندگاری وقایع در حافظه تاریخ داشتهاند، بهنوعی درصدد تسکین مردم نیز برآمدهاند. بهطوری که برخی از اصطلاحات رایج در ادبیات و زندگی روزمره ما، باقیماندهی همان اشعار است؛ «وبای دوران»، یا «وبای ادبیات» و مواردی مشابه اینها که با پیشوند وبا توأم هستند، اکنون نمادی از ویرانگری، دردسر و بلا به شمار میروند.
وی تاکید کرد: با نگاهی به گذشته بهراحتی درمییابیم که خطر بیماری کرونا در برابر بیماریهای همهگیر دیگری مانند طاعون چندان ترسناک نیست و به نسبت آن دوره در معرض آسیب کمتری هستیم. در دوره بروز طاعون، به یکباره از کسی خبری نمیشد و چند روز بعد مردم از بوی تعفن جسد فرد متوجه مرگ وی میشدند. به نظر من کرونا در برابر چنین بلاهایی تنها یک سرماخوردگی محسوب میشود، البته کمی پیچیدهتر!
عزیزپور گفت: از زمانی که ویروس کرونا در جهان و کشور مطرح شده، شاهد آن هستیم که برخی ادیبان مطرح و حتی شاعران و نویسندگان گمنام در قالب ادبیات به این موضوع پرداختهاند. استاد حسین کریمیمراغهای، شاعر مطرح آذربایجان شرقی نیز با زبان طنز در مورد کرونا شعری سروده که درعمل باعث ماندگاری این رویداد در ادبیات معاصر خواهد شد.
وی با بیان اینکه ادبیات انواع و اقسام مختلفی از قبیل امیدوارکننده، رمانتیک، رئالیست، طنز و حتی اعتراضی دارد، افزود: هر یک از اینها سهم خاصی برای خود داشته و دارد، اما درمجموع از دیدگاه من بیشتر نویسندگان و شاعران سعی در تزریق امید به ملت داشتهاند، گرچه در قالبها و سبکهای مختلف.
عزیزپور با اشاره به اینکه شیوع ویروس کرونا در ایران، با تحریمها، گرانی و افزایش فشارهای زندگی همراه بوده است، گفت: به دلیل ناامیدی شاعران و نویسندگان، بیشتر اشعار و طنز نوشتهها در مورد این بیماری، زبانی اعتراضی و طنزآمیز دارند و همین طنزهای بهظاهر ساده که امروز در تلگرام و اینستاگرام دست به دست شده و برای لحظاتی دستمایه شوخی و خنده دیگران میشوند، در باطن خود از درد و اعتراض مردم نسبت به شرایط میگویند. البته باید گفت همین دردها با زبان شیرین و گزنده طنز، نقش مهم دیگری هم ایفا میکنند؛ آنها تسکینبخش دردها هستند.
وی در پایان گفت: اگر قرار باشد به کرونا نگاهی طنز داشته باشم، این ویروس را چیزی شبیه موش یا خفاش میبینم با چشمانی درشت و شرارت بار که قصد دارد حرص ملت را دربیاورد.
منبع: ایبنا