احسان علیآبادی متولد 29 اردیبهشت 1368 در بجنورد است.
در دوران کودکی با اشعار بزرگان کلاسیک فارسی آشنا شد. علاقهی زیاد به شعر و مهندسی، دو جنبهی مختلف از شخصیت او را شکل میدهد؛ در طول تحصیل در رشتهی برق – الکترونیک و مهندسی صدا، در کارگاههای شعر مختلف و شعرخوانیها حضور پیدا کرد.
وی در قالب غزل و رباعی به سرایش میپردازد و خود را شاعر نمیداند.
کتاب «باید گلوله از تن شعرم درآورم» اولین کتاب شعر مستقل او است که به همت نشر ایجاز در 76 صفحه با قیمت 20000 تومان و با تیراژ 300 نسخه منتشر شده است.
شعری از او در زیر می خوانیم:
«در آخرين نفسم بر لبم ترانهي تو است
نشسته ابر به چشمم وَ از بهانهي تو است
که گفته است که چاقو نمي برد خود را؟
بيا ببين که تن من پر از نشانهي تو است
هزار تيغهي خنجر جزاي احساسم
و جسم زخمي قلبم حفاظ خانهي تو است
عجب شکنجهي سختي که قاصدکهايم
خبرنگار جدايي ما، رسانهی تو است
هميشه بين غزلهام مادرت بودم
هميشه سهم دلم قهر کودکانهي تو است»