صدرا کاوه در تیرماه ۱۳۷۵ و در آمل متولد شد.
او ساکن قم و دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی است.
از سال ۹۱ بهصورت جدی ترانهسرایی را آغاز کردهاست و از زمان شروع فعالیتش در ترانه، حضور مستمری در جلسات شعر قم داشتهاست.
او از سال ۹۴ در جلسات خانه ترانه تهران شرکت میکند و از منتقدین این جلسات میآموزد.
همکاریاش را از شهریور ۹۷ به عنوان دبیر جلسهی ترانهی سِرِناد، با حوزه هنری قم آغاز کرد. این جلسات به صورت ماهانه برگزار میشود که به نقد ترانه ارتباط دارد.
کاوه در جشنوارههای متعددی به موفقیت دست یافتهاست که از بین آنها میتوان به جشنوارههای زیر اشاره کرد:
– دو دورهی جشنوارهی شعر و داستان جوان سوره
– دومین دورهی جایزهی ترانهی افشین یداللهی
– پنجمین دورهی جشنواره نیاوران
– ششمین دورهی جشنواره شعر بسیج
– اولین دورهی جشنواره شعر کتاب
بخوانید شعر بابا را از صدرا کاوه:
با چهره ی خسته
با کوله بار درد…
از کار برمیگشت
از پا نیفتاده…
لبخند رو لب داشت
هربار برمیگشت
خیلی دلم میسوخت
بابا برای ما…
از خیلی چیزا زد
هر روز میدیدم
با حال خوش میرفت
بیمار برمیگشت…
مثل قدیمی ها
پیراهنش ساده
اما مرتب بود…
روحش وبال مرگ
جسمش دچار درد
جونش روی لب بود
تو گریه و خنده
تو اخم و لبخندش
یک عمر غم دیدم
بابارو کم دیدم…
چون ساعت کاریش
از صبح تا شب بود
نون حلالی که
توو سفره ی ما بود
دار و ندارش بود
میگفت “از دنیا
خیلی طلبکارم”
این افتخارش بود
خیلی بدی میدید
خیلی زمین میخورد
بابا مگه چی داشت؟
هرجا قدم میذاشت
دردای این دنیا
در انتظارش بود
دلخوش به چی بودیم؟
به جمعه هایی که
میموند توو خونه
ما فکر میکردیم
از دلخوشی هامون
چیزی نمیدونه…
بابا دلش میخواست
خوشحال تر باشیم
خوشبخت تر باشیم
ما خوب می دیدیم
بابا دلش میخواد
اما نمی تونه…