متن دکلمه پری /شب گیر ، شب آویز ، شب افروز ، چه مویی
دیروز چه چشمانی و امروز چه مویی
.
.
.
شب گیر ، شب آویز ، شب افروز ، چه مویی
دیروز چه چشمانی و امروز چه مویی
خورشید زمین گیر ، زمین ، گیر ، زمان ، گیر
ابروی تو جان گیر ، جهان گیر ، کمان گیر
بوسیده تو را ابر ، پرستیده تو را باد
ای بغض تو باران ، بشکن ، خانه ات آباد
ای مکتب چشمت حرم آینه سازان
ای گیسوی تو مشهد تنبور نوازان
آن روز که باران شده باران تو نسیمی
یک چرخ بزن ، زنده شوم ، یار قدیمی
نقاش شدیم و همه را تار کشیدیم
در مستی خود عکس تو هشیار کشیدیم
آن شب که نخندیدی بیکار نشستیم
آن روز که خندیدی بسیار کشیدیم
تا هیچ کسی دور و برت خانه نسازد
دیوار به دیوار به دیوار کشیدیم
هم مشکی چشمانت ، هم مشکی موهات
بس درد از این جمع عزادار کشیدیم
وقتی گل سر بستی و گلزار خزان شد
یک عالمه نقاشی گلدار کشیدیم
بعد از تو اگر شعر سرودیم سراسر
از قافیه ی درد فقط کار کشیدیم
ما گمشده بودیم که از راه بیایی
شاید تو در این معرکه کوتاه بیایی
ای روسری وا شده در صبح جدایی
دیگر نرسیده ست صدایی به صدایی
دیدار تو بی روسری از دور گران است
گیسوی تو باز است که تنبور گران است
سر بند تو باز است که سرباز زیاد است
سرباز زیاد است که کافور گران است
از لحظه ی شاعر شدنت بین سفر ها
رفتن به سمرقند و نشابور گران است
در جام شرابی که شکستیم عیان شد
تاوان نجوشیدن انگور گران است
بازار کساد است اگر خانه بمانی
حیف است که در باغچه پروانه بمانی
پرواز کن امشب که پری هست و پری نیست
امشب که تو هستی به پری ها نظری نیست
تو هستی و این شعر گواه هنری نیست
اندوه من این است غم بیشتری نیست
صد حیف که دستان من از دست تو دور است
صد شکر که در دست تو دست دگری نیست
دلداده ی من باش که در کوچه ی چشمت
بسیار گذر هست ولی رهگذری نیست
بیداری و در شهر کشیده ست کمان ها
وقتی که تو می خوابی دیگر خبری نیست
با مستی تو هستی این خانه عجین است
ویرانه ی نزدیک به میخانه همین است