کیانوش خانمحمدی

روزهای نبودنت

کد خبر :‌ 216
کد خبر :‌ 216

روزهای نبودنت را طوری میگذرانم،
که حتی زمان به عبور خودش شک کند.
.
مثل مسافری که از پنجره ی قطار ِ در حال حرکت،
قطاری که ایستاده را میبیند.
.
تنها نگرانم این لحظه ی متوقف،
در حقیقت ِ تو سالها طول بکشد.
.
با چشمهایی ضعیف و قلبی ضعیف تر برگردی،
گمان کنی من جوان مانده ام.
.
برای تکاندن ِ خاک، بر شانه ام بزنی
و فرو ریختنم تو را بترساند.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه های ترنم شعر

پست های مرتبط

0:00
0:00
آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
زمان بازگشایی قفل : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟