اختصاصی ترنم شعر/ زهرا عاملی از نامهای آشنای ترانه و موسیقی امروز ماست. کسی که روزی با مهدی یراحی توجهها را به خود جلب کرد و امروزه ترانههایش روی نام آلبومهای موسیقی، از شهر دیوونه احسان خواجهامیری تا صدای تو امین قباد، قرار میگیرد.
نه سال است که به صدا و سیما برای مجری گری ممنوعالورود است. در این نه سال اما همکاری اش با صدا و سیما قطع نشد و نویسندگی دو سریال در صدا و سیما را برعهده گرفت و بارها ترانه تیتراژها را نوشت تا اینکه به تازگی جلوی پخش ترانههای او در صدا و سیما گرفتهشد!
با او به گفتوگو نشستیم تا برایمان از کم کار بودنش و ممنوعیتش بگوید.
سالهاست در دنیای ترانه فعالیت میکنید و این فعالیت رفته رفته کمتر شدهاست. دلیل کم کار بودنتان چیست؟
شعر محصول تنهایی من است و راحت نیستم درباره آن هم صحبت کنم. هرچیزی هم هست، ادراکات و تجربههای شخصی من در این پانزده سال است. مدتیاست که کم کارتر از قبل شدهام و حس میکنی این کم کاری به حدی رسیدهاست که حتی نمیتوانم نام خود را ترانهسرا بگذارم. بخش بزرگی از دلیل کم کار بودنم به سلیقه شخصی من باز میگردد اما دلایل دیگری هم مثل روحیات الانم تاثیرگذار بودهاست. علاقه بیشتری به کار تدریس دارم و برای همین کمتر فرصت میکنم روی ترانه، انرژی مضاعفی بگذارم.
ممکن است در این سالها ببینیم زهرا عاملی فعالتر از قبل شدهاست؟
این سوال را نباید از من بپرسید. من عرضه کننده هستم و این سوال را باید از تقاضا کننده بپرسید. اگر پیشنهاد شود من کار خواهم کرد در غیر اینصورت خیر، چون برای کارم بازاریابی بلد نیستم.
از همکاریهایتان با مهدی یراحی بگویید. زمانی با ترانههایتان در آلبوم منو رها کن بیش از پیش شنیده شدید و بعد این همکاری به مرور کم شد.
ترانههای من در منو رها کن مورد اقبال مردم قرار گرفت و خوشحال هم هستم از این اتفاق. ما باز هم باهم کار کردیم اما منتشر نشد. کارهای مشترک پخش شدهیمان برای زمانی بود که جهان نزدیکی باهم داشتیم. امروز دغدغهها و جهانمان کمی متفاوت شدهاست و همین باعث میشود اگر کاری تولید شود مثل سابق کار با کیفیتی نباشد. از لحاظ کاری همچنان مهدی یراحی را یکی از هنرمندهای خوب کشور میدانم و معتقدم از صداهای ماندگار کشور هستند.
موسیقی بی کلام را ترجیح میدهم
امروزه فضای کاری به سمتی آهنگسازها و خوانندهها هم دست به قلم شدند و روی ملودیهایشان مینویسند. نظرتان پیرامون این موضوع چیست؟
فضای کاری امروز بیشتر به سمتی رفتهاست که ترانهسراها روی ملودی آهنگسازها مینویسند. کارهای اخیر من، بی قرار از احسان خواجهامیری و صدای تو از امین قباد هم از این دست بودند. باید به این فضا فرصت داد و بعد از درستی یا غلطی آن گفت.
یعنی نوشتن روی ملودی در این حجم از دلایل افت کیفیت کارها نیست؟
نمیتوان برای این اتفاق فرمولی ارائه داد. به عقیده من اصلا برای هنر فرمولی نمیتوان ارائه داد و گفت فرمول موفقیت این است. در گذشته ما از دو جنس، کار داشتیم که در هر دوی آنها اتفاقات خوبی رقم خوردهاست. این روزها کسانی ترانه مینویسند که سواد کافی ندارند. حتی میبینیم آهنگسازها یا خوانندهها روی ملودی مد نظرشان مینویسند و کارشان را اجرا میکنند چون در نظرشان ترانه قسمت بی ارزش کار است و مشکل هم اینجاست برای همین هم تاریخ مصرف موسیقی ما پایین آمدهاست. من موسیقی بیکلام را ترجیح میدهم و زمانی موسیقی با کلام گوش میدهم که با متن اثر ارتباط برقرار کنم.
اشتباه خانمها، هزینهی بیشتری دارد
چند وقت پیش خبر ممنوعیت پخش اشعارتان در صدا و سیما منتشر شد. در اینباره بیشتر توضیح دهید.
من تا دی ماه سال نود مجری تلویزیون بودم و با سلیقه شخصی مدیران ممنوعالتصویر شدم. فکر میکنم من طولانیترین ممنوعیت بدون بازگشت را هم دارم! خیلی ها بیشتر ممنوع بودند اما بازگشتند اما من از همان زمان، به سازمان ممنوعالورود شدم. شاید هرکس بشنود یک شاعر به سازمان ممنوعالورود است ، فکرش به سمت مسائل سیاسی برود درحالیکه من بعد از انتقاد از یکی از مدیران صدا و سیما به همچین مشکلی دچار شدم.
بعد از آن ماجرا من دو سریال برای صدا و سیما نوشتم و بارها برای صدا و سیما تیتراژ نوشتم. در این بازه فعالیتی خلاف قانون هم نداشتم اما به یک باره از پخش شعر من جلوگیری شد! من به عنوان مجری ممنوعالکارم چرا باید جلوی پخش شعرم گرفته شود؟
اصلا این را هم اگر قبول کنیم، چرا زورشان فقط به افراد ضعیفتر و علیالخصوص دخترها میرسد؟ ما موردهایی داشتیم که فرد در زندان بوده یا مشکلات زیادی داشته اما این برخورد با او نشدهاست.
و چرا در این مدت بازنگشتید؟
دلیل بازنگشتنم به صدا و سیما حرف یکی از مدیران بود. او به من گفت اینجا قوانینی دارد و اگر نمیتوانی به آنها عمل کنی برو! من هم رفتم اما گویا اگر کسی از تلویزیون برود و بازنگردد، کارش نشان از دشمنی داشتن است! که امروز بعد این همه سال من را ممنوعالشعر میکنند که نمیدانم واژه درستی هست یا خیر.
ممنوعیت جدیدتان را پیگیری نکردید؟
دیگر از پیگیری کردن خسته شدم و این مورد را دیگر پیگیری نخواهم کرد. رسانه آنها به هنر من و نسل من نیاز دارد تا قابشان زیبا شود. من رسانه خودم را دارم و صفحه شخصی من رسانه من است. آنها باید ما را حفظ کنند چون من و امثال من فرزندان تلویزیون هستیم و روی ما سرمایهگذاری شدهاست و این کار یعنی سوخت شدن هزینهها!
و آیا خانم بودن شما باتوجه به برخی ممنوعیتها در ارشاد، سهمی در این موضوع داشت؟
بله! همیشه و همه جا همین است. اگر یک کار اشتباه را زن و مرد انجام دهند، تنبیه بیشتری گریبان خانمها را میگیرد. خانمهای همکار من میتوانند گواه دهند. ما خانمها دیهمان نصف آقایان است اما جریمهمان دوبرابر!
این وضع باقی نمی ماند
ادامه روند فعالیتتان در نویسندگی چه میشود؟ دو سریال برای صدا و سیما نوشتید. باز هم از شما کار خواهیم دید؟
در تلویزیون فعلا اجازه کار ندارم.
وارد سینما خواهید شد؟
در تلاش هستم که به عنوان نویسنده در سینما فعالیت کنم. هرچقدر در ترانه شناخته شده باشم، در سینما یک آماتور به حساب میآیم.
آیا بهتر نیست بجای صرف انرژی زیاد برای ورود به سینما، همان انرژی را در ترانه خرج کنید؟ جایی که در آن جای پایتان محکم است، تا با پرکارتر شدن اتفاقات خوبی را در موسیقی رقم بزنید.
بازار ترانه وضع خوبی ندارد. از ترانههایی که در طول روز تولید میشود نود و هشت درصدشان را موسیقی خالتور و تین ایج پسند در بر میگیرد. من به عنوان یک ترانهسرا تنها یک راه برای ادامه دادن پیش رویم قرار دارد که آن خواندن است. یعنی بیایم و کار خودم را بخوانم اما چون زن هستم، به من این اجازه داده نمیشود. مجبور هستم از ترانه خارج شوم و وارد نزدیکترین حوزه به حوزه ترانه شوم که آن هم سینماست.
باتوجه به وضع حال حاضر موسیقی، کسانی مثل شما هم اگر عقب نشینی کنند و فضا را بیش از پیش در اختیار نابلدها بگذارند، ضربات جبران ناپذیری به موسیقی وارد نمیشود؟
من معتقد نیستم! ما نسلی هستیم که از شعر به موسیقی رسیدیم. ما نمیتوانیم شعرمان را در دست بگیریم و برویم به کسانی که یک بیت از کارمان را هم نمیفهمند بگوییم شعر ما را بخوانید!
مردم این روزها موسیقی سطحی میخواهند و خوانندهها میگویند اگر فلان کار را بخوانم مردم دیگر کنسرت من نمیآیند. نسل من نمیتواند شعرش را در دستش بگیرد و برود در بازار بدنبال خواننده بگردد. نسل ما شعرش را عرضه کردهاست. خواننده کار عاملی را شنیدهاست و اگر دوست داشته باشد به عاملی زنگ میزند.
یعنی ترانهسراها به وظایفشان پیرامون وضعیت حاضر عمل کردهاند؟
من نمیگویم ترانه سرا وظیفهاش را انجام دادهاست. میگویم کاری که از دستش برمیآمده را انجام دادهاست.
ترانه مثل یک انسان است. انسانی که در دوران نوجوانی هورمونهایش دچار اختلال میشود و دست به کارهایی میزند و بداخلاق میشود. ترانه هم به عقیده من در دوران نوجوانی خود است. درست است که ما دو نسل را پشت سر گذاشتیم. کسانی مانند شهیار قنبری در ابتدا و بعد از آنها کسانی چون مرحوم یداللهی اما مسیر زیادی باقی ماندهاست.
پیرامون فضای امروز موسیقی بگویید. کارهای زیاد و بی کیفیتی که وارد بازار میشود.
مخاطبین باید همه نوع موسیقیای گوش کنند. باید همه نوع ترانهای هم در بازار باشد. تا براساس همه آنها تصمیم بگیرند. نهادهای دولتی باید کمک حال این موضوع باشند اما از آنجایی که با مسائل اقتصادی و غیره درگیر بودهایم فرصتی برای رسیدگی به مسائل فرهنگی نداشتیم. جوانی که موسیقیهای سطحی گوش میدهد، کلام مرحوم یداللهی را نمیفهمد. نوجوان امروز، خشم درونش آنقدر بزرگ است که فریادهایش را افشین یداللهی پاسخ نمیدهد و سراغ تتلو میرود.
یعنی تمایل به موسیقی رپ بیشتر است و موسیقی رپ یک عقب گرد است و حاصل نا آگاهی؟
من خودم اولین چیزی که نوشتم تکست رپ بودهاست. تکست قوی را هم تحسین میکنم و تتلو را هم که نام بردم کارهایی دارد که ارزش هنری دارد و کارهایی دارد که ارزش ندارد! فرقی ندارد ما در هر فضایی کاری داریم که ارزش ادبی دارد و کاری که ندارد.
این روزها هم در قبال افرادی که سالها در صدر موسیقی پاپ فعال بودند، کسانی آمدند که موسیقی پاپ را از لحاظ محتوا به انحراف کشاندند. شما چطور به این مسئله نگاه میکنید چون اشاره به شنیده شدن همه کارها کردید.
نمیتوان مدت فعالیت را معیار قرار داد. همانطوری که در غرب بیلی آیلیش تمامی جوایز امسال را درو کرد یا در گذشته ادل که تازه شروع کرده بود جوایز زیادی برنده شد.
بله، من هم معتقدم ترانه شرایطی خوبی ندارد. ولی فکر نمیکنم این وضعیت باقی بماند و این دوران هم خواهد گذشت. وقتی تاریخ ادبیات را مطالعه کنید، میبینید که سبکهایی آمده، برجسته شده ولی نماندهاست. نیاز هست که سطح تربیت فرهنگی خانوادهها افزایش پیدا کند و خانوادهها گوشها را هم تربیت کنند. کار خوب اگر تبلیغ شود پذیرفته خواهد شد. من به هنرجوها میگویم شما حتی اگر بخواهید فحش بنویسید، زمانی اجازه دارید این کار را بکنید که هنرمندانه بنویسید تا از آن احساساتی، طنزی و یا مسئلهای هنری یا انتقادیای برداشت شود.
کتاب بعدی، به زودی …
کتاب اولتان در نشر شانی به چاپ رسید و بعد هم کتاب را از نشر پس گرفتید. درباره آن کتاب و آن اتفاق برایمان بگویید.
سه چاپ کامل از کتاب من به فروش رسید. اما با ناشر بخاطر برخی مسائل به مشکل برخوردم و کتاب را از او پس گرفتم. از آنجایی که احساساتی هستم با خودم گفتم تا از ناشر بعدی مطمئن نشدم دست به چاپ کتاب نخواهم زد.
یعنی آن کتاب را با نشر دیگری نخواهیم دید؟
به هیچ وجه.
و کتاب بعدیتان.
پنج سال پیش با نشر نگاه پیشقراردادی را امضا کردیم. متاسفانه هنوز نتواستم کتابی به آنها بدهم. از همینجا هم از نشر نگاه عذرخواهی میکنم و ممنونم که به من فشاری نیاوردند تا من در آرامش کامل کتابم را آماده کنم.
انتظارتان از پایگاه خبری ترنم شعر چیست؟
شما به عنوان یک پایگاه خبری محل اتصال هنرمند با مردم هستید. یک سری وظایف در قبال هنرمند دارید و یک سری وظایف در قبال مردم. در مقابل هنرمند اگر بتوانید فرهنگ غلطی که ترانه را به اسم خواننده میشناسند درست کنید کار بزرگی کردید و در قبال مردم هم باید کاری کنید تا مردم به گوشهایشان احترام بگذارند.
گفتگو: محمدرضا داداشی آذر