اختصاصی ترنم شعر/ طنز، ترانه، شعر کلاسیک، رادیو، تلویزیون و موسیقی. هرجایی که سرک بکشید رد پایی از او می بینید. سلیقه مخاطب را می شناسد و از محبوبیت قابل قبولی برخوردار است. برای اهالی شعر بسیار آشناست. به وقتش جدی می شود و به وقتش هم حسابی شما را می خنداند. با صابر قدیمی به گفتگو نشستیم:
در شرکت موسیقی آواز نو چه فعالیت هایی انجام می دهید؟
دوسال بعد از ماجرای هیراد و موضوعات سرقت ادبی، پاییز امسال، به پیشنهاد شرکت موسیقی آواز نو در این شرکت مشغول شدیم و برای بهتر شدن وضعیت ترانه و موسیقی فعالان این عرصه تلاش می کنیم. مدیران این شرکت گفتند اگر با امثال هیراد خصومت شخصی ندارید برای بهتر شدن شرایط این خوانندگان به عنوان مشاور در کنار ما باشید. من هم که مشکل شخصی با کسی ندارم و هرچه هست مسائل مربوط به کپی رایت و کیفیت آثار است، پیشنهادشان را پذیرفتم. بخشی از فعالیت های من معرفی و ارائه ترانه های جوانان با استعداد و ترانه سراهای ناشناخته است. بخش دیگر این فعالیت ها اصلاح ترانه ها قبل از رسیدن به ارشاد است. مشکلاتی از قبیل ضعف تالیف ها، تضمین هایی که ناخواسته اشاره نکردند و مشکلاتی از این دست و بخش دیگر برگزاری کارگاه های شناخت شعر برای خواننده هایی چون هیراد و ماکان بند، فرزاد فرخ و… است که زبان و فاکتورهای حداقلی زبان را یاد بگیرند. کسانی که ملودی و ترانه را باهم می سازند، بزرگانی مثل باربد، نکیسا و حتی رودکی که خنیاگری می کردند و امروز هم روزبه بمانی و رستاک حلاج کسانی هستند که هم به شعر و هم به موسیقی اشراف دارند. ما سعی کردیم برای افرادی که در هر دو حوزه فعالیت می کنند، کلاس های آموزشی برگزار کنیم تا کارهای بهتری را خلق کنند.
خاطرم هست چند سال پیش از اینکه با عنوان طنز پرداز شناخته شوید دلخور می شدید و ترجیح می دادید شما را شاعر بنامند.
دلخور نمی شدم. اما بسیاری فقط وجه طنزپردازی مرا می دیدند و عده ای فقط کلاسیک سرایی و ترانه سرایی را. بحثم بیشتر سر این موضوع بود که در جلسات جدی شعر و حتی جلسات عاشورایی هم توقع داشتند شعر طنز بخوانیم. قرار نیست در جلسات رسمی هم باهمه شوخی کنیم. طنزپردازان بزرگ همیشه جدی بودند. برخورد ایرج میرزا برخلاف شعرش همیشه جدی بوده است. قرار نیست طنزپردازان همیشه و با همه شوخی کنند. در نهایت ترانه و طنز را همیشه کنارهم می بینم. طنزپرداز مصلح اجتماعی است و از اینکه با عنوان طنزپردازهم شناخته شوم استقبال می کنم.
چرا مردم شعر طنز را بیشتر می پسندند؟ کما اینکه طنز امروز با معیارهای اصلی طنز متفاوت است.
برای مردم فکاهه جذاب تر است. چون نیاز کمتری به فکر کردن دارد و سهل الوصول تر است. اصولا متنی که فقط برای خنده بدون تامل نگاشته شود و عاری از دغدغه های اجتماعی باشد، فکاهه است. اما در مقابل عالی ترین نوع طنز را در اشعار حافظ می بینیم. جایی که می گوید صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می خورد / پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف… بالاتر از این چطور می توان طنز اجتماعی سرود؟ به نظر من بهترین نمونه های طنز در اشعار حافظ وجود دارد. کما اینکه عبید زاکانی در نثرهایش بزرگترین نقدهای اجتماعی را داشته است. از طرفی، همانطور که شعر طنز ما به سمت فکاهه شدن پیش می رود، ترانه های روز هم در حال سطحی شدن است. سطحی بودن در همه هنرها و حتی زندگی مردم رواج پیدا کرده است.
با توجه به این ویژگی ها، ایده اشعار طنز از کجا پدیدار می شود؟
مایکوفسکی می گوید هنرمند از جامعه سفارش می گیرد. طنزپردازی از مهمترین شاخه های هنر است. طنزپرداز از کنار دردها رد می شود اما رد نمی شود. هنرمند از جامعه سیگنال می گیرد و با قلم خود ایرادهای اجتماعی را در قالب موضوعات سیاسی، اجتماعی و … نمایش می دهد. ما در طنز با شخص کار نداریم. با عیب کار داریم. ما با دروغگو که نه با دروغ کار داریم. مثل این که در هجو ما سلاخی می کنیم و در طنز فقط نوعی نیشتر هستیم.
تاکنون پیش آمده شعر طنز بخوانید و هیچکس نخندد؟
در موارد محدودی کم خندیدند. موضوع اینجاست که طنزپرداز بداند چه شعری را در چه جمعی بخواند. شعری که در دانشگاه برای دانشجو می خوانید با شعری که بین ادبا یا مسئولین میخوانید متفاوت و این برای طنزپرداز بسیار مهم است.
فنی و مهندسی خواندید و بیش از 90 درصد فعالیت هایتان در ادبیات است. تناقض ندارند؟
کارشناس مهندسی صنایع و کارشناسی ارشد ادبیات و صنایع بدیع و بیان خواندم. مهندسی به شما دید و نگاه سیستماتیک به هر پدیده ای را یاد می دهد. نگاه مهندسی متفاوتی را یاد می دهد. بین شاعران نویسندگان افراد بسیاری هستند که ادبیات نخواندند. رشته ادبیات به شاعر شدن شما کمک چندانی نمی کند. مگر اینکه ذات شاعری و پشتکار داشته باشید.
دو کتاب ترانه دارید و یک کتاب طنز. استقبال از کتاب ترانه هایتان چطور بود؟ آیا مردم شما را به عنوان ترانه سرا پذیرفتند؟
اولین کتاب من در 24 سالگی منتشر شد. همهمه های بی هم کتابی است که به همت انتشارات نگاه منتشر شد و استقبال از این کتاب هم خوب بود. شخصیت جناب رئیس دانایی و هنر او برای من مثال زدنی است. برای من انتشارات نگاه بسیار مهم بود. استقبال هم بسیار خوب بود. من با قاسم افشار، رضا صادقی، مجتبی کبیری، معین سجادی و… هم همکاری کردم. اگر مردم بیشتر از ترانه سرا مرا طنزپرداز می دانند، به این دلیل است که با هر خواننده ای و به هر قیمتی کار نمی کنم. اجازه دست بردن در ترانه هایم را نمی دهم و بالطبع کم کارتر خواهم بود.
با توجه به اینکه هم ترانه سرا و هم طنزپرداز هستید، تاثیر افشین یدالهی و ابوالفضل زرویی نصرآباد را در پیشرفت خود چگونه می بینید؟
من در 16 سالگی وارد خانه ترانه و در آنجا بزرگ شدم. ما در کنار افشین یدالهی که پدر خانه ترانه بود، انسانیت و درس ترانه آموختیم. برخی فراموش کردند که از کجا و در کجا رشد کردند. دکتر یدالهی مهمترین معلم زندگی من بودند. استاد زرویی را از رفتن به محافل ادبی شان شناختم. بعد از حلقه رندان در کلاس هایشان شرکت کردم. او در شعر طنز، نثز طنز و آموزش مثال زدنی است. با همه در نهایت احترام صحبت می کرد و به کوچکترها اهمیت می دادند. هردوی آن ها انسان بودند و این بالاتر از شعر است که متاسفانه خیلی زود ما را ترک کردند.
چیزی که در مورد شما وجود دارد این است که «جانب داری» ندارید و در همه طیف ها فعالیت دارید. با وجود مشکل بودن این کار، چگونه توانستید این مرز را رعایت کنید؟
یاد گرفته ام خود را درگیر جناح و گرفتار پول نکنم. برای هیچ کار سفارشی سیاسی پول نگرفته ام. منوچهر احترامی میگوید سعی کنید روی خط قرمز راه بروید اما رنگی نشوید. هنر هنرمند والاتر از این هاست. شغلم ایده پردازی و تبلیغات است. هیچوقت از راست و چپ پول نگرفته ام که بلندگوی آن ها باشم. می خواهم مثل افشین یدالهی، زرویی و قیصر امین پور بعدها به نیکی از من نام ببرند. خود را کم نمی فروشم و شاید همین دلیل این ماجرا باشد.
از کتاب طرز طنز بگویید؟
بر اساس پایان نامه من در مقطع ارشد نگاشته شده است. بیش از دوهزار بیت از سه طنزپرداز بزرگ، ایرج میرزا، ابوتراب جلیلی و ابوالفضل زرویی نصرآباد انتخاب و در 52 شگرد بدیعی طبقه بندی شدند و پرکاربردترین آن بررسی شدند. ایرج میرزا نماینده عصر مشروطه، ابوتراب جلیلی نماینده دوره بین مشروطه و انقلاب و استاد زرویی هم نماینده شعر طنز بعد از انقلاب هستند. مقدمه کتاب را استاد زرویی نوشتند و شامل بررسی ها و تحقیقات و در نهایت تحلیل آماری است که ارائه شده است. این کتاب به همت سوره مهر منتشر و 328 صفحه دارد.
زندگی با یک خانم شاعر چگونه است؟
مهمتر از اینکه شریک زندگی شما شاعر یا مهندس باشد، انسانیت او مهم است. اینکه کنار او حال خوبی داشته باشید و لذت هایتان هم مشترک باشد مهم است. هر دوی ما سینما و ادبیات را دوست داریم. دغدغه های مشترک داریم و برای کشورمان اهمیت قائل هستیم. کنار هم بودن مان با اهداف مشترک لذت بخش است. امیدوارم مریم آرام هم از کنار من بودن لذت ببرد.
ترنم شعر؟
اتفاقی مبارک است. سایت مستقل و اختصاصی شعر نداشتیم و این برای ادبیات لازم و ضروری است. اخبارتان به روز و اول بودنتان هم مهم است.