ناصر فیض که معتقد است اگر فقط به دیده تفنن به شعر طنز نگاه شود، در حق آن اجحاف میشود، از تاثیر و وظایف شعر طنز و همچنین کارنامه شعری خود میگوید.
در یازدهمین نشست «شیرازه شعر» که با بررسی کارنامه شعری ناصر فیض، شاعر، طنزپرداز و مترجم روز سهشنبه (۲۱ مهرماه ۹۸) توسط دفتر شعر جوان در خانه شاعران ایران برگزار شد، فیض درباره کارنامه شاعری خود اظهار کرد: برخلاف خیلی از دوستان شاعرم، سرودن شعر را خیلی دیر شروع کردم. حدود ۲۷ سالگی، زمزمههایی که فکر می کردم شعر است در من شروع شد.
او افزود: پدرم در حوزه علمیه تحصیل کرده اما گاهی شعر هم میسرود و به گفته خودش، اشعار ترکیاش بهتر از شعرهای فارسیاش بودند. او به اشعار سعدی و نظامی بسیار علاقه داشت و شعرهای خودش هم بیشتر جنبه تعلیمی و کاربردی داشتند. اولین کتابهای شعری هم که مطالعه کردم، از کتابخانه ایشان بود. اما نخستین جلسه شعری که رفتم، انجمن محیط بود که در منزل آقای مجاهدی تشکیل میشد. هنوز هم با گذشت سالها، حس خوبی نسبت به آن زمان و آن جلسه دارم. آقای مجاهدی همیشه به ما جوانترها میدان میداد و از اشعارمان استقبال میکرد. او گاهی با استفاده از ردیف و قافیههای تازهای که جوانها بیشتر استفاده میکردند، شعر میگفت و برخی از تجربیات خود را بعدا به عنوان شعر امروزیتر جمعآوری و منتشر کرد. در همین حوالی، کمکم به شعر علاقهمند شدم و نخستین شاعرانی هم که با آثارشان آشنا شدم، سهیل محمودی و ساعد باقری بودند.
این شاعر با بیان اینکه سال ۷۰ در حوزه هنری قم، واحد ادبیات را راهاندازی کردند، گفت: حدود یک سال در حوزه هنری قم فعالیت داشتم، شاعران زیادی آنجا رفت و آمد داشتند از جمله محمدشریف سعیدی، زکریا اخلاقی، یدالله گودرزی، صادق رحمانی و شاعرانی که بعدها آثار قابل توجهی را منتشر کردند. در سال ۷۲ که به تهران نقل مکان کردم، به حوزه هنری رفتم. در آنجا و به ابتکار مرحوم زرویی، دفتر طنز تاسیس شد که در ابتدا باور نداشتیم آنقدر طنزنویس داشته باشیم و شرکتکنندگان زیادی به این جلسه بیایند اما پس از مدتی، این جلسات بسیار پررونق شد و جای خود را میان شاعران و طنزپردازان تثبیت کرد. در آن دوره فعالیت طنزنویسان به مروز افزایش پیدا میکرد و علاوه بر جلسات شعری و جشنوارههای سراسری، در مطبوعات بسیاری هم ستون طنز ایجاد شد.
فیض که معتقد است یکی در دوره مشروطه شاعران طنزپرداز در مطبوعات حضور پررنگ داشتند و دیگر اینکه در همان دههها فعالیت طنزپردازان بسیار زیاد شده بود، درباره تاثیر و وظیفه شعر طنز بیان کرد: پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که در شعر طنز، علاوه بر شوخطبعی باید کاری هم صورت پذیرد و حرفی هم از مسائل جاری جامعه به میان آید. همانطور که در طول تاریخ ادبیات هم، طنز چنین کارکردی داشته است. به عنوان مثال، تقریبا در همه اشعار عبید، یک ماجرای اجتماعی پیگیری میشود. اگر فقط به دیده تفنن به شعر طنز نگاه شود، در حق آن اجحاف کردهایم.
او با اشاره به اینکه زبان طنز ابزاری برای گفتن حرفهایی است که شاید به زبان دیگر نتوانیم از آنها سخن بگوییم، اظهار کرد: هرچند من خودم را هرگز مبارز ندانستهام و معتقدم که هیچ شاعری هم در طول تاریخ نتوانسته است موجبات یک تحول یا تغییر یک وضعیت اجتماعی را فراهم کند. شاید در کنار فرهنگ، اشعاری هم تاثیر اندکی داشتهاند از این رو، خیلی خوشبینی است که گمان کنیم یک شاعر با چند شعر بتواند تاثیری شگفت در نسل بعد ایجاد کند. اما به هر حال این باعث نمیشود که حرف جامعه را در قالب طنز نزنیم، غافل شویم و تنها برای تفنن شعر بگوییم.
این شاعر طنزپرداز همچنین گفت: باید یادآور شوم که امروز اغلب جوانان طنزنویس نسبت به زبان بسیار بیتفاوت شدهاند و در اشعارشان نوعی شلختگی زبانی به چشم میخورد. نباید فراموش کنیم که وقتی شعر طنز میگوییم باید چیزی فراتر از شعر باشد که به آن بیفزاییم.
در پایان برنامه، ناصر فیض برخی شعرهای خود را برای حاضران خواند.
از آثار این شاعر میتوان به «اشعار و زندگینامه چهل شاعر ترک» (ترجمه/ ۱۳۸۰)، «گزیده ادبیات معاصر» (۱۳۶۵)، «فیضبوک» (سوره مهر، ۱۳۹۲)، «املتهای دستهدار» (سوره مهر، ۱۳۹۲)، «نزدیک تهخیار» (سوره مهر، ۱۳۸۹)، « دستهایم را برای تو میآورم» (ترجمه/ نشر مرکز، ۱۳۷۹) و «نامههایی به تارانتا بابو» (ترجمه) اشاره کرد.