سلیمان لایق، شاعر افغانستانی و انقلابی چپگرای سابق که از جراحات ناشی از بمبگذاری طالبان رنج میبرد و هرگز بهبود نیافت، دار فانی را وداع گفت.
فرزندان آقای لایق در ماههای پایانی پیش از مرگ پیشنویس ناتمام او از شاهکار ادبیاش که چهار دهه صرف نوشتن آن کرده بود برایش بردند.
این شاعر در ۸۰۰ صفحه شعر باقافیه با اندیشه موضوع اصلی حماسه میجنگد: عضو جوانی از شورشیان اسلامگرا که سرانجام دولت کمونویستی که لایق در اوایل دهه ۱۹۹۰ به عنوان وزیر در آن خدمت میکرد سرنگون میکند.
دوستانی که نظریههای لایق را شنیده بودند میگویند در شعر در پی شعر و فصل در پی فصل، این شاعر زندگی و افکار شورشی را بررسی میکند. اما این اشعار حماسی همچنین رسالهای است درباره اینکه چرا بیعدالتی قبیلهای و فئودال افغانستان هرگز با ایدئولوژی مارکسیستی یا ستیزهجویی اسلامی حل نشد. تمام ایدئولوژیها کشور را برای مدت کوتاهی اسیر خود کرد و تنها میراثی از آشوب و خون به جای گذاشت.
اما لایق پیش از مرگ نتوانست شاهکار خود را تمام کند. او در بستر مرگ به پسرش گفت: «چیزی به ذهنم نمیرسد»، دستنوشتهاش را کنار گذاشت و به همان کار اندکی که پس از افنجار هنوز میتوانست انجام دهد پرداخت: خواندن.
سلیمان لایق سرانجام اواخر ماه جولای در ۹۰ سالگی بر اثر جراحات ناشی از بمبگذاری طالبان در سپتامبر گذشته و بعد از ماهها درمان در کابل، هند و آلمان از دنیا رفت.