اختصاصی ترنم شعر/ آیین رونمایی ومعرفی مجموعه شعر «زنده باد یعنی مرگ» سروده عبدالحسین یعقوبی راد در فروشگاه کتاب فرهنگیان برگزار شد.
این نشست با حضور منتقدانی چون حمیدرضا شکارسری و داریوش گودرزی، اعضای کانون خاوران، علاقمندان به ادبیات و خبرنگاران با اجرا و دبیری علی عیسیبیکی برگزار شد.
حمیدرضا شکارسری در خصوص این مجموعه گفت: «زنده باد یعنی مرگ» یک شناسنامه است. به این ترتیب تدوین و انتشار این کتاب یکپروژه است. پروژه ای که طی آن، روند شاعری “عبدالحسین یعقوبی راد” طی سالها سرایش شعر، همچون شناسنامه ی ادبی او پیش چشم مخاطب قرار می گیرد. شناسنامه ای که بر اساس آن ، “یعقوبی” از غزل هایی قدمایی، ذهنی، کلی نگر، بیت مدار و حقیقت جو به غزل ها و چهارپاره هایی نوقدمایی، عینی، جزءنگری، قطعه مدار و واقعگرا میرسد. در واقع “یعقوبی” در این کتاب می گوید من با سنت شروع کرده ام و هنوز هم بر سنت متکی هستم اما به نوآوری و فراروی از سنت هم می اندیشم .
شکارسری افزود: در همین راستاست که حالا دیگر می توان او را نه یک عاشقانه نویس صرف بلکه یه عاشقانه-اجتماعی نویس دانست. نویسشی که در آن شخصی نویسی به جمعی نویسی و دغدغه های خصوصی به دلمشغولی های اجتماعی نزدیک میشود.
این منتقد در ادامه اضافه کرد: این روند البته می تواند خطرناک باشد و شاعر را به مرز گزارش نویسی و شعارگرایی متمایل کند ولی “یعقوبی” می تواند و باید در سرزمین شعر بماند و متنیت متن را حتی فدای مقدس ترین ارزش ها هم نکند . شعریت باید در اولویت توجهات او باشد . او که نشان داده است به فرم موسیقایی اثر هم بی اعتنا نیست و هر چه می گذرد به زیبایی و جذابیت آوایی کار هم بیشتر می اندیشد و به طور مثال همین توجه، خود را در مردف بودن بیش از ۷۰ درصد غزل های او می توان مشاهده کرد. غزل هایی که با تکیه بر فرامتن های اجتماعی و سیاسی به تعادلی بایسته بین فرم و محتوا متوجه است.
داریوش گودرزی دیگر منتقد این نشست ضمن صحبت درباره مجموعه شعر «زنده باد یعنی مرگ» گفت: با توجه به شناختی که از یعقوبی راد دارم، میدانم که او را میتوان در جرگه و ردۀ کسانی قرار داد که فینفسه شاعرند، یعنی شعر با تار و پود وجودش آمیخته و بیمداهنه، مصداق کلام ایرج میرزاست که میگوید: «شاعری طبعِ روان میخواهد/ نه معانی نه بیان میخواهد».
گودرزی ادامه داد: مخاطبان یعقوبی راد اذعان دارند که کلام او، تنها مجموعهای از چند تصویر و استعاره و یا مشتمل بر به نظم درآوردن چند واژه به عنوان قافیه و ردیف نیست؛ بلکه از چاشنی تفکر و نیز برخی نوجوییها و جسارتهای کلامی بر سرودههای او، سایه افکنده است. برخی غزلهای وی را به دلیل بهرهمندی روح حماسی میتوان مصداق بارز «غزلحماسه» دانست و به جرئت میتوان گفت خوانندگان اشعارش، چشم در راه فردای شکوهمند شاعری خواهند بود که از هماکنون میتوان به نامش قسم خورد.
صرف نظر از مسائلی که عنوان شد و قطعاً تعارف تلقی نخواهید کرد، چند نکتهای را هم اضافه میکنم که بیانگر ضعف کار وی نه، بلکه زاییدۀ ذائقۀ خوانندۀ متوقع سرودههایش است:
۱– اکثر اشعار در قالب تا همیشه غالبِ غزل سروده شده. شاید توقع عجیبی نباشد اگر از یعقوبی راد انتظار داشته باشیم که در قالب های دیگر هم شعر سرایی کند.
۲– درست است که تزاحم تصویر نادلپذیر است اما شعر یعقوبی راد در برخی موارد اگر نگوییم فاقد تصاویر برآمده از کاربرد صور خیال است، اما میتوانیم بگویم در این زمینه بهرۀ کافی را نبرده است.
گودرزی افزود: اما نکات قابل توجه این کتاب، تنوع مقبول و مطبوع اوزانیست که در همین مجموعۀ کوچک، که شامل ۵۱ سروده است، مورد استفادۀ شاعر قرار گرفته. این اوزان به ترتیب استفاده، عبارتند از: بحر مضارع: ۱۰ سروده، بحر هزج: ۹ سروده، بحر رجز: ۸ سروده ، بحر مجتث: ۸ سروده بحر خفیف: ۶ سروده بحر رمل: ۶ سروده ، بحر متقارب: ۲ سروده، بحر منسرح: ۱ سروده، بحر مقتضب: ۱ سروده . شاید تصور شود که این استفادۀ متنوع از وزنها، نوعی تکلف است؛ اما به زعم بنده، این موضوع را باید به حساب طبع روان و تسلط ویژۀ شاعر بر اوزان گوناگون شعر فارسی دانست.
این منتقد در پایان اضاف کرد که استفاده از ردیف که به قول دکتر شفیعی کدکنی از ویژگیها و اختصاصات شعر فارسی است؛ خصوصاً ردیفهای طولانی (البته باید دقت داشت که توجیهپذیر باشد) نظیر استفادۀ بجا و عالی ردیف در برخی اشعار یعقوبی راد دیده میشود که از نکات بارز اشعار وی است.
«زنده باد یعنی مرگ» به تازگی و به همت انتشارات فصل پنجم در 80 صفحه با قیمت 70000 تومان منتشر شده است.
با سپاس ویژه از سید حسین ابراهیمی