این روزها باتوجه به شرایط حاکم بر کشور، بازار لایوهای اینستاگرامی بسیار داغ است. در حوزه شعر و ادبیات هم، جلسات شعر و نشستهای ادبی جای خود را به لایوهای دو نفره اینستاگرامی دادهاست.
صفحه رسمی هزارصدا هم در همین راستا برنامههای خود را به اینستاگرام کشاندهاست و با اجرای آرش نصیری به گفتوگو با ترانهسراها و آهنگسازهای کشورمان میپردازد. جایی که همچون مصاحبههای مکتوب، مصاحبهشونده قادر به تصحیح اشتباه لپی خود هم نیست.
یکی از مهمانان این صفحه، شهیار قنبری بود. شهیار قنبریای که در هیچ فضایی که اثری از شعر و موسیقی در آن باشد نیاز به معرفی ندارد.
شهیار قنبری که سالهاست لقب عالیجناب ترانه را یدک میکشد، اینبار مورد حمله ترانهسراهای داخلی در فضای مجازی قرار گرفت. او در خلال مصاحبهاش با آرش نصیری از مرحوم افشین یداللهی و دیگر ترانهسرایان داخلی در فضای ترانه به مثابه یک شوخی یاد کرد. اتفاقی که ترانهسرایان داخل کشور را آزرده خاطر کرد. ترانهسرایانی که خواه ناخواه به خانه ترانهای که ستونش را دکتر یداللهی استوار کرده بود، ارتباط داشتند.
در این راستا پای صحبتهای حسن علیشیری، از ترانهسراهای خوب کشورمان و از اعضای خانهترانه نشستیم تا پیرامون حواشی ایجاد شده برایمان بگوید.
او در ابتدای مصاحبه درباره ذات فضای مجازی و حواشیاش گفت: «فضای مجازی بخاطر شرایطی که دارد همیشه پر از سوتفاهم بوده و هست و باعث شده ما بدون در نظر گرفتن خیلی مسائل در آن به سادگی واکنش نشان دهیم. در قبال این اتفاق این دو نکته اساسی را ما باید در نظر بگیریم که هرکسی دیدگاه خود را دارد و قرار نیست بسته به نظر عدهای دیدگاهش را تغییر دهد. دوم آنکه شهیار قنبری از بزرگترین ترانهسرایان ماست و باید احترام او حفظ شود و نباید به هیچ دلیلی به او توهین کنیم.»
حسن علیشیری پیرامون واکنشهای ترانهسرایان به صحبتهای شهیار قنبری ادامه داد: «تعبیری که شهیار قنبری برای دکتر افشین یداللهی استفاده کرد، باعث برخی واکنشهایی با انگیزههای مختلف شد. وجه مثبت این واکنشها حمایت از دکتر یداللهی بود که به قول قدیمیها دستشان از دنیا کوتاه است و امکان پاسخگویی ندارند. اما بعدتر آقای قنبری در توضیحی اعلام کردند من برای مرحوم یداللهی احترام قائلم و او را شاعر میدانم. از اینجا به بعد، به عقیده من دیگر جایی برای ادامهی این مباحث وجود ندارد.»
او که بیش از ده سال است شهیار قنبری بخاطر نقدهایش او را از شبکههای اجتماعی بلاک کرده، ادامه داد: «باقی مسائل دیگر تازگی ندارد. شهیار قنبری این دیدگاه را نسبت به ترانه بعد از انقلاب داشته و دارد. هیچکسی هم در این جایگاه نیست که به او بگوید نباید همچین دیدگاهی را داشته باشی!
همانطور که ابراهیم گلستان همچین جایگاهی را در داستاننویسی معاصر ایران دارد و ممکن است نسبت به بسیاری از نویسندگان نظر مثبتی نداشته باشد. او در واکنش دیگری به این اتفاقات حرفی منطقی زد که که اگر آثار ما باقی مانده، آثار خوب امروز هم باقی میماند و با این حرفهای ما حذف نمیشود.»
ترانهسرای کتاب تهران خصوصی ما در قبال واکنش خود پیرامون این اتفاق گفت: «من در قبال بخشی از صحبتهای شهیار قنبری پیرامون مرحوم یداللهی، واکنش کوچکی نشان دادم که با صحبتهای بعدی او دیدم منظور او واقعا این موضوع نبودهاست. دیگر هم مسئلهای باقی نمانده و هرچیزی هست نظر شخصی اوست که به عقیده من از نظر خیلیها کارشناسیتر است. البته که ممکن است جاهایی بیانصافی و نادیده گرفتن کار تعداد زیادی هنرمند باشد.»
قائممقام دو دوره اخیر جایزه ترانه افشین یداللهی در ادامه از واکنش برخی نسبت به افت کارهای شهیار قنبری گفت: «هر هنرمندی در دوران هنریاش دچار فراز و فرود میشود. کسی چه میداند، شاید کار بعدی شهیار قنبری از تمام کارهای کارنامهاش درخشانتر باشد! آیا اگر آثار اخیر محمود دولتآبادی، مسعود کیمیایی و دیگران به قوت شاهکارهایشان نیست باید تمام کارنامهشان زیر سوال برود؟ قطعا اینگونه نیست. من منظورم این نیست که کارشان نباید نقد شود، به عقیده من کارشان باید جدیتر هم نقد شود و این حق هر مخاطب و منتقدیاست. حالا اگر خود ایشان نمیپسندد کارش نقد شود بحث دیگری است. اما هیچکسی مستثنی از نقد نیست.»
این اتفاق که واکنش تندتری را از سوی ترانه سراهای جوانتر به همراه داشت ممکن است تبعاتی هم داشته باشد. ترانهسرایانی که در سودای شهیار قنبری دیگری شدن، ترانهسرایی را آغاز میکنند اما امروز او را با شدیدترین نقدها روبرو میکنند.
ترانهسرای آهنگ گلهای همیشه بهار از رستاک حلاج در این خصوص گفت: «این حرفها برای نسل جدید تازگی دارد. او در برنامههای تلویزیونی و فضای مجازی همیشه نگاهش را بیان کردهاست. میشود پیرامون تک تک نظراتش، به بحث نشست اما این اتفاق باید در کمال ادب و منطق و به صورت مستدل اتفاق بیفتد نه در یک فضای هیجانی. همانطور که در برههای یغما گلرویی را به سرقت ادبی متهم کرد و ما همه میدانیم بین تاثیر و سرقت و الهام تفاوتهای جدیای وجود دارد و میشود بصورت علمی بحث کرد. حتی پیرامون تاثیر شهیار قنبری از شعر و ترانهی معاصر جهان که از مزیتهای ترانه دهه پنجاه او بود بحث کرد. پس من نمیگویم او هرچه میگوید درست است. شهیار قنبری نظرش را میگوید و این نظر قابل نقد است. اما جایگاه افراد براساس کارنامهشان بهوجود میآید نه نظراتشان. ده سال بعد کسی یادش نخواهد آمد که او در لایو اینستاگرامی چه گفته! مخاطب جدی همچنان سفرنامه را گوش میدهد و دربارهی آن نظر میدهد.»
او ادامه داد: «کارورز ترانه، چه آنکه یک سال است کار میکند و چه آنکه بیست سال، چه نیازی دارد یک نفر را الگوی تمام و کمال خود بداند؟ شما اثر یک نفر را گوش میکنید و نقد میکنید و از آن یاد میگیرید. اگر فردی اخلاق تندی دارد، بهتر است یاد بگیریم ما اخلاق تندی نداشته باشیم اما اگر قرار باشد مسائلی اینچنینی به جایگاه افراد خللی وارد کند، به عقیده من اتفاق نادرستی است. او اخلاق تندی دارد و واکنشهای سریعی به انتقادات نشان میدهد و این باعث شده که این جبههگیریها بوجود بیاید. اگر او ملاطفت بیشتری داشت، همین نظرات منفیاش بیشتر شنیده میشد.»
عضو خانهترانه تهران با اشاره به برخی واکنشهای تند دیگر افزود: «جایی دیدم که دوستانی درباره مسائل فنی ترانههای این بزرگان نظراتی داده بودند و ایراداتی نامستدل وارد کرده بودند، که بسیاری از اینها حاصل نا آگاهیاست و تفکیک قائل نشدن بین مسائل مختلف. ما نمیتوانیم کارنامه افراد را بنابه شخصیتشان نقد کنیم، البته مختاریم شخصیتشان را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم. حتی میتوانیم کارهایشان را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم ولی نمیتوانیم از نظر فنی به شکلی نامستدل آنها را رد کنیم.»
ترانهسرای کتاب ما اهل هم بودیم به وضعیت ترانهسرایان کوچ کرده هم اشاره کرد و گفت: «همه ما باید موقعیت این بزرگان را در نظر بگیریم. افرادی مثل جنتی عطایی و قنبری و سرفراز، در اوج شهرت خود در دهه پنجاه مجبور به کوچ شدند و به سختی توانستند به فعالیت خود ادامه دهند. برخلاف تصور خیلی از جوانان، شهیار قنبری بسیاری از آثار درخشانش را در دهه شصت و هفتاد خلق کردهاست. این افراد چراغ ترانه را به سختی در غربت روشن نگه داشتهاند و آنرا همچون مشعلی به دست نسل بعد دادند. بعدتر به دلایلی، که قابل بحث و بررسی است، حضورشان کمرنگتر شد. اگر این افراد خشمی در قبال ترانهسرایان جوان دارند باید این خشم را درک کرد و با گفتوگو پیش برد. این گفتوگو با ایرج جنتی عطایی و اردلان سر فراز گفتوگوی سادهتری است چون پذیراترند اما با شهیار قنبری کار سختتری است. برای همین من بهصورت کلی او را درک میکنم و امیدوارم او هم به آرامش برسد و اتفاقات مثبت ترانه امروز، هر چند اندک را ببیند و عشقی که باید از مخاطبش بگیرد، دریافت کند. ما در شرایط امروزی نیاز به همدلی داریم، بخصوص وقتی یک سمت این بحث کسی است که در زمین بازیای که ما تازه درحال کشف ابعاد آن هستیم، قهرمانیهای بسیاری کسب کردهاست.»
و در آخر او در پاسخ به این پرسش که این جریان مجازی به راه افتاده حاصل حواشی مختص مجازی است یا خیر گفت: «من به بعضی عزیزانی که قصد دفاع از دکتر یداللهی را داشتند هم گفتم وقتی شهیار قنبری میگوید من مشکلی با افشین یدالهی نداشتم و حتی وقتی مرحوم یداللهی فوت کردند، شهیار قنبری از معدود ترانهسرایان قبل انقلابی بودند که تسلیت گفتند، دیگر ادامه دادن موضوع از نظر من هیچ محلی از اعراب ندارد.»
در میان انبوه اعتراضاتی که در فضای مجازی نسبت به حرفهای شهیار قنبری شد، عدهای دیگر اما به حمایت از عالیجناب ترانه پرداختند و به خاطراتی که با او ساختهاند اشاره کردند.
باید منتظر نشست تا این فضای ملتهب کمی آرام بگیرد تا به دور از هرگونه حب و بغض و احساساتی، اصل ماجرا را بهتر دریافت کرد. شهیار قنبری که همیشه ترانههایش خاطرهساز مردم ایران بوده اما شاهدیم رویکرد او گاها هم صنفهای داخل کشور خود را میآزارد.