اختصاصی ترنم شعر/ آیین رونمایی و نقد مجموعه شعر «کوهی که سر پاست، سراپا خاکیست» اثر محمد عالیزاده برگزار شد.
مجموعه رباعی «کوهی که سر پاست، سراپا خاکیست» سومین مجموعه شعر عالیزاده است که بهتازگی به همت انتشارات فصل پنجم به چاپ رسیده است.
مراسم رونمایی و نقد این کتاب در کانون ادبی خاوران با همکاری کانون ادبی هنگام در فرهنگسرای سلامت برگزار شد.
در این نشست که با حضور منتقدانی چون حمیدرضا شکارسری، سعید بیابانکی و ناصر فیض برگزار شد، اعضای کانونهای ادبی هنگام و خاوران نیز حضور داشتند و جلسه با دبیری امید چاوشی و شاعران و علاقهمندان به ادبیات ادامه پیدا کرد.
بیابانکی گفت: به اعتقاد من امروزه ذهن شاعران بیش از اندازه غزلزده و رباعیزده شده است. رباعی قالبی است که تاکنون 24 وزن برای آن برشمردهاند. من معتقدم که استفاده از قواعد رباعی شیرین است و بازی وزنی دارد.
این منتقد ادامه داد: شاعر در این کتاب بیش از حد معمول از قواعد وزنی استفاده کرده است؛ هرچند که وزن به کمک معنا آمده و توجیهی دارد؛ ضمن اینکه شاعر انتظار مخاطب از رباعی را که «غافلگیری» است، بهخوبی برآورده کرده است.
مؤلف مجموعه شعر یلدا در پایان گفت: قیصر امینپور و سیدحسن حسینی قالب رباعی را احیا کردند و این قالب شعری از مهجوریت درآمد.
دیگر منتقد این نشست از ظرفیتهای قالب رباعی صحبت کرد و افزود: ظرفیتهای قالب رباعی در شعر روزگار ما بسیار زیاد شده و در این مجموعه هم تنوع اشعار بسیاری وجود دارد. رباعیهایی با مضمون طنز و شوخطبعی و فضای کمیک، رباعیهایی با مضمون طنز تلخ و حتی سیاسی دارد.
ناصر فیض ادامه داد: یکی از مشکلات این کتاب جابهجایی اشتباه ارکان است. در برخی از بیتها تغییر زبان معیار دیده میشود. استفاده از ضربالمثلها و تمثیلها یکی دیگر از ظرفیتهای اشعار عالیزاده است. او یکی از پاسداران زبان فارسی است و بهخوبی از این ظرفیت استفاده کرده است.
حمیدرضا شکارسری نیز در کسوت منتقد به قالب رباعی و پیشینه آن اشاره کرد و گفت: در نگاه اول نوشتن رباعی بسیار ساده است. به لحاظ منطقی ارتباط قطعی بین کوتاه نوشتن و ساده نوشتن وجود ندارد و این دو لزوما همراه هم نیستند. سادگی در فرم در رباعی به دست نمیآید و در فضای محدود کلمات راحتتر به چشم نمیآید و در مفهوم ممکن است پنهان بماند.
شکارسری ادامه داد: سرودن رباعی و شعر کوتاه اصلا ساده نیست. در روزگار ما چنین نوشتن، نیاز مخاطب است. در طول تاریخ ادبیات معاصر ما، بنا بر وضعیت مخاطب، شاعران خودشان را بهروز کردهاند. انتخاب قالب رباعی توسط عالیزاده یک عمل سنجیده است و نکته مورد توجه این است که در این رباعیات کلمات رهاشده بسیار کم است و ذهن ساختارگرا از هر کلمهای بعد از خلق شعر سؤال میکند که: «چرا اینجا هستی؟» به پاسخ میرسد.
این منتقد درخصوص ویژگیهای رباعیهای این کتاب گفت: رباعیهای مجموعه شعر «کوهی که سر پاست، سراپا خاکیست» بر فرامتنها تکیه دارد و ما باید پیشینه تکیهگاه این اشعار را بدانیم. این موضوع در بیانهای کنایی نیز وجود دارد. نوعی بیان پارادوکسیکال در این اشعار جاری است و عمومیت دارد؛ ضمن اینکه استفاده از اختیارات شاعری به وفور در اشعار دیده میشود و واجآراییها، همصداییها و همآواییهای زیادی در رباعیها به چشم میخورد. همانطور که از اسم مجموعه پیداست، عنوان کتاب بهشدت نشاندهنده دقت شاعر در انتخاب واژهها و آهنگ آنهاست.
محمد عالیزاده، مؤلف مجموعه، نیز درخصوص کتاب گفت: این مجموعه سومین و به احتمال زیاد آخرین کتاب شعر من است که از سرایش تا انتشار مدت کوتاهی را سپری کرد. امیدوارم اتفاقات خوبی در انتظارش باشد.
در ادامه نشست شاعران به شعرخوانی پرداختند و جلسه با گرفتن عکسهای یادگاری به پایان رسید.