اختصاصی ترنم شعر/ برخلاف بسیاری از افراد که معتقدند شعر، موسیقی و در کل هنر رو به نزول و افت کیفیت است او معتقد است امرزه شعرهای بسیار خوبی سروده میشوند و بعید نیست در سالهای آتی جایزه نوبل از آن یک ایرانی شود. با صابر سعدی پور شاعر سپیدسرای جوان روزگارمان به گفتگو نشستیم:
سعدی پور از وضعیت رابطه کتب درسی و شعرسپید میگوید: شعر سپید مغز شعر کلاسیک ماست و در تذکرههای قدیمی و فارسی ما وجود دارد، اشعار سپید باید وارد کتاب درسی فارسی ما شوند کما اینکه در گذشته یک شعر سپید عاشورایی در کتب درسی وجود دارد اما باید بیشاز اینها به آن توجه شود و حتی از اشعار خوب شاعران جوان و حال حاضر که سبکی برای ارائه دارند نیز استفاده شود.
سعدیپور در پاسخ به پرسش اشعارکدام شاعر میتواند وارد کتب درسی شوند، گفت: شاملو، به عنوان کسیکه توانست شعر سپید را به رسمیت به جامعه معرفی کند و شناسنامه شعر سپید ماست و همینطور که به زمان حال نزدیک میشویم اشعار شاعرانی همچون: حمیدرضا شکارسری، لیلاکردبچه، گروس عبدالملکیان، امیر بختیاری رزاجمالی، مهر نوش قربانعلی مجید سعد ابادی خانمحمدی افسانه حسنیه … و حتی خود من، به دلیل اینکه فارغ از لذت بردن یا نبردن از شعر، این اشعار ساده و قابلفهم هستند، میتوانند در کتب درسی وجود داشته باشند.
او پیش از اینهم در مصاحبهای این مطلب را عنوان کرده بودند که نوع زندگیها و دهکدهی جهانی باعث شده همه یکسان فکر کنیم و به همین روی ادبیات هم دچار رویهی یکسان شده است، با اشاره به همین مبحث ادامه داد:
حتما شده که بیتی از یک شاعر را جایی بخوانیم و بگوییم از یک شاعر دیگر کپی کرده است، و لزوما اینطور نیست بلکه صرفا یک اتفاق می تواند باشد که دلایل خودش را دارد، برای مثال شکل یکسان زندگیهای آپارتمانی باعث شده فضاهای یکسان و مشترکی را تجربه کنیم، درنتیجه با دغدغههای مشترک یکسان فکر کنیم. حتی اخبار کشورهای دیگر در کسری از ثانیه به ما میرسد و ما حتی میتوانیم با آنها همذاتپنداری کنیم.
این شاعر جوان اضافه کرد: این موضوع ایراد نیست اما کثرتش هم خوب نیست، میتوان با اشراف روی اشعار شاعرانی که حس نزدیکی کلام با آنها داریم از این موضوع جلوگیری کنیم، برای مثال یک صمد بهرنگی تمام قصههای مادربزرگهای مارا با زبان خودش مینویسد و میشود کتاب داستان او. یعنی هرچیزی را باید به دنیای خودت تبدیل کنی!
برای مثال اولین شعری که درمورد حافظه کم ماهیها بود این شعر بود:
“بیا کمی الزایمر خفیف بگیریم
یا اصلا ماهی بشویم
آن وقت
هر چند ثانیه یکبار
عاشق هم می شویم.”
که توسط من نوشته شده بود اما بعدها شاعرهای دیگر با زبان و دیدگاه خودشان درمورد آن نوشتند، که این اتفاق کاملا طبیعی است.
او درمورد خوشبینیاش نسبت به گرفتن جایزه نوبل توسط یک شاعرسپید و سادهسرای از نوع سعدی وار ایرانی ادمه میدهد: من به عنوان شاعری که تجربه ترجمه شعرهای ناظم حکمت و اورهان ولی را به فارسی دارم تاثیر این سادهنویسی را در انتقال مفاهیم تمام جهان شاعر متوجه این موضوع شدم. وقتی شما یک جهانبینی گسترده داشته باشید و درمورد درد مشترک جهان با زبانی ساده عمیق بسراید به راحتی در زبانهای دیگر انتقال داد می شود .و قطعا میتوانی نظرات را به خود جلب کنی کما اینکه آخرین جایزه نوبل را یک نویسنده آمریکایی بسیار سادهنویس و تصویرگرا گرفت. شعر سپید در انتقال معنی، ساده از نوع سعدی وار با چاشنی تصویر و مطرح شدن در کشورهای دیگر شانس بهتری برای گرفتن جایزه نسبت به شعر کلاسیک خواهد داشت.
در ادامه با توجه به اینکه صابر سعدیپور در جشنوارههای متعددی شرکت میکرد و جوایز جشنوارهای متعددی دارد نظر او را درمورد تاثیر جلسات شعر روی کار شاعرها پرسیدیم و او با توجه به شرایط حال حاضر یعنی ظهور بیماری کرونا و تعطیلی جلسات حضوری توضیح داد:
جلسات شعر عالی هستند و اجازه میدادند شعر و حس را به صورت حضوری انتقال بدهی، حتی ضعیفترین جلسه هم جلسه خوبی بود و بالاخره چیزی میتوانسنی بیاموزی اگر هم که آن جلسه استاد خوبی داشته باشد که فوقالعاده بود. اما الان هم با توجه به اینکه شاعران در این جلسات همدیگر را شناخته و ارتباط خودشان را دارند با راهاندازی انجمن مجازی بازهم کنار یکدیگر هستند.
شاعر کتاب « دیوارها اوار به دنیا می ایند »در ادامه یکی از مزیتهای این شرایط فعلی را اینگونه ارزیابی کرد: این توفیق اجباری باعث شد ما با شهرهای دیگری که نمیتوانستیم به دلیل بعد مسافت به جلساتشان برویم ارتباط بگیریم و در جلساتشان حضور داشته باشیم.
سعدی پور در پاسخ به این پرسش که شایع شده که شما شاعر جشنوارهای هستید، به این معنا که درهر جشنوارهای فقط با یک تعداد شعر مشخص و اتفاقا قوی شرکت میکنید و جوایز را برنده میشوید، حتی ممکن است نام شاعر ذکر نشود اما شعر شما بهدلیل تکرار در حافظه داورها مانده و امتیاز میگیرد، گفت: من شاعر پرکاری هستم و به یاد ندارم به یک جلسه بروم و شعری بخوانم مگراینکه اولین دفعه باشد که آن شعر را میخوانم و هرگز برای جشنوارهها با یک موضوع خاص شعر نگفتم.
اگر کلاسیکنویس بودم اصلا در جشنوارهها شرکت نمیکردم چون شعر کلاسیک عیار خودش را پیدا میکند اما جشنواره ها به شناخته شدن شعرسپید کمک میکنند. این شایعه که آن را تکذیب میکنم میتواند چند دلیل داشته باشد: شاید چون من را با تعدادی از اشعارم میشناسند و چون شعر کوتاه زیاد مینویسم بیشتر در ذهنها میماند یکی هم میتواند کم لطفی دوستان ویا شاید حسادت باشد! کما اینکه مدت هاست دیگر جشنوارههای تکشعر را شرکت نمیکنم چون دیگران هم باید دیده شوند.
او در ادامه درمورد اینکه شاعر پرکاری است افزود: من با تمام مشغلههای کاری با خود قراری دارم که هر هفته حداقل یک شعر که در حد چاپ در کتاب باشد را تمام کنم، و خیلی سفتوسخت پای قرارم هستم! بیشتر شعرهایم را روزهای تعطیل ویا صبحها پشت فرمان ماشین مینویسم البته که باید از همسرم فاطمه خانم و پسرم تشکر کنم که محیطی ارام برای من در خانه فراهم می کنند همسر بنده جزو اولین مخاطب های شعر هست و ذق سالمی در شعر هم دارند اما تقریبا هرسهسال یکبار کتابم را چاپ میکنم.
سعدیپور درمورد سوژههای شعر خود میگوید: شاعر باید خم شود و شعرش را از اطرف خود بردارد شعر گاهی از رگ گردن به ما نزدیک است اما بیشتر شعرهای من موضوع ضدجنگ دارند و موضوعات دیگری مثل اتفاقات جهان و اجتماع، مسال نقد مذهبی و عاشقانه را هم دربر میگیرد.
گفتگو: سبا خورشیدی