با سعید بیابانکی از شعرطنز تا آیینی و البته شورای شعر؛

بیابانکی: کار شورای شعر مشورت دادن است

کد خبر :‌ 352
کد خبر :‌ 352

اختصاصی ترنم شعر/ این روزها کمتر کسی با نام سعید بیابانکی غریبه است. حیطه فعالیتی او آنقدر گسترده‌است که از قشرهای مختلف مخاطب دارد. عضو شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد و از شاعران طنزپرداز و آیینی خوب کشورمان است و در دفتر شعر حوزه هنری نیز فعالیت می‌کند. با او به گفت و گو نشستیم تا با ترنم شعر از گذشته خود بگوید و البته از شورای شعر و ترانه!
 

چه چیزی باعث شد که سعید بیابانکی به سمت شعر برود؟

من در دوران نوجوانی هنرهای مختلفی را تجربه کردم. سال پنجاه و هشت با شروع کار انجمن اسلامی، جذب نشریه دیواری انجمن شدم. علاقه ام به نوشتن از آنجا و علاقه مندی به شعر هم بعد از دوران راهنمایی شروع شد. ضمن اینکه بازیگری و خوانندگی را هم تجربه کردم. وقتی وارد فضای دانشگاهی شدم شعر برای من جدی‌تر شد و برای اینکه شعر را حرفه‌ای تر دنبال کنم باقی هنرها را کنار گذاشتم.
 

روحیه طنز همیشه با شما همراه بوده‌است؟

بله، این روحیه چیزی نبوده که بگویم به مرور بدستش آوردم. همیشه در نوشته‌هایم هم این روحیه با من همراه بوده‌است. اما شعر را با طنز شروع نکردم. طنز شگردی دیگر علاوه بر شاعری است که اکثر شاعران این شگرد را دارند. من ده سال است که حرفه‌ای تر از این شگرد استفاده می‌کنم.
 

طنز من، طنز کف بازار و کوچه و خیابان نیست!
 
مخاطبین عام شما را در ابتدا یک شاعر طنزپرداز می‌داند و بعد یک شاعر ایینی و اجتماعی! این باعث نمی‌شود فعالیتتان به حوزه طنز محدود شود؟

من شاعرم و باید در مسیری که فکر می‌کنم حرکت کنم. مخاطب قابل احترام است و به هرشکلی که می‌خواهد می‌تواند رفتار کند اما من شعر را با شعر جنگ شروع کردم و به تدریج وارد شعر آیینی شدم و بعد هم عاشقانه و اجتماعی. مانند یک کارگردان که در شکل های مختلف فیلم می‌سازد. طنز چون مخاطب گسترده‌تری دارد شناخته شده‌تر است. طنز من اما طنز بازاری نیست و یک طنز بلاغی و زبانی است. طنز من یک بار مصرف نیست و خیلی سمت فکاهی نرفتم.
 

در جامعه شاعران شما هم شاعر خوب آیینی هستید، هم شاعر خوب طنز! این دو پادشاه چگونه در یک اقلیم گنجانده شده‌است؟

این به روحیات شخصی من مرتبط است. از کودکی با مسائل آیینی سر و کار داشتم و روحیه طنز هم با من همراه بود. از سوی دیگر هم بخش عمده از وظیفه شعر پاسخ دادن به عواطف و احساسات است! شعر مرثیه و طنز بدنبال پاسخ دادن به دو حالت روحی عمده انسان یعنی شادی و غم است. به عقیده من این دو مسئله با هم در تضاد نیستند!
 

سرت اگر چه در آن روز رفت بر سر نی/نخورد دشمنت اما جویی ز گندم ری” از اتفاقات بعد از انتشار این شعر آیینی برایمان بگویید.

این شعر سال گذشته سروده و منتشر شد. من هرسال شب عاشورا در مجتمع امام صادق اصفهان شعرخوانی دارم. مراسم آنجا متفاوت است مثلا بجای مرثیه خوان یک سخنران دانشگاهی دعوت می‌کنند و بخش شعرش را هم من می‌روم. اولین بار شعر را آنجا خواندم و بعد در شب شعر عاشورایی شیراز. بخاطر حجم کم مخاطبین شعرم به گوش عموم مردم نرسیده بود تا مراسمی که در وزارت ارتباطات در اولین روز محرم برگزار شد و ابیاتی از آن شعر را برای اولین بار آقای آذری جهرمی در صفحه خودش منتشر کرد و در یک روز دیدم شعر همه جا پخش شده‌است. برکات معنوی زیادی هم برای من داشت. از جمله بزرگواری که از آلمان به من زنگ زد و به من گفت شعرتان را که شنیدم بسیار متحول شدم. این وظیفه شعر است. همان اثر برای من کافی بود.خیلی جاها این کلیپ کوتاه را به 48 ثانیه توفانی محرم امسال تعبیر کرده بودند.
 

در بخش ادبی حوزه هنری چه فعالیت هایی می کنید؟

حوزه هنری کارش را با ادبیات آغاز کرد و بعدتر سینما و … اضافه شده‌است. کار حوزه هنری تولید محصول است. کاری که ما در بخش شعر انجام می‌دهیم کارشناسی اشعار ارسالی برای چاپ است که بعد از تایید در انتشارات سوره مهر به چاپ می‌رسد. در کنار این، برگزاری نشست‌های ادبی و کارگاه‌های آموزشی مختلف را هم داریم. ما جلسات شعری داریم به‌نام ساعت شعر که یکشنبه‌ها با حضور حدود پنجاه مخاطب برگزار می‌شود. سفرهای آموزشی به یوش و … داشتیم. جلسات ما معمولا حاشیه‌های دیگر جلسات شعر را ندارد.
 

صنف!؟ شاید به زودی!
 
صنف! کلمه‌ی غریبی بین شاعران است! خیلی‌ها معتقدند راه‌اندازی انجمن صنفی بخاطر اختلاف نظرات زیادی که بین شاعران وجود دارد، امکان پذیر نیست! نظر شما در رابطه با انجمن صنفی شاعران چیست؟

انجمن صنفی متفاوت با انجمن ادبی است! انجمن صنفی باید کارهای صنفی انجام دهد، امکانات رفاهی برای شاعران تهیه و کارهای بیمه‌ای را پیگیری کند و … . دسته‌بندی‌های فکری همه جا هست. در سینما انجمن صنفی‌ای داریم که در آن هم مسعود ده‌نمکی می‌تواند عضو باشد و هم بهرام بیضایی.
 

چقدر می‌توانیم امیدوار باشیم؟

چند بار به من پیشنهاد شد. اما کاری نیست که بتوان به تنهایی انجام داد و نیاز به یک گروه دارد. این انجمن نباید سیاسی شود و فقط باید کارهای صنفی-رفاهی انجام دهد. اکنون اگر یک شاعر با ناشری به مشکل بخورد خودش باید پیگیری کند! اما این مسئله‌ای است که صنف بهتر می‌تواند پیگیری کند. پس به عقیده من انجمن صنفی بسیار لازم است.
 

تایید نمی‌کنیم اما بلامانع است!
 
کار شورای کارشناسی شعر و ترانه چیست؟

وظیفه‌ای که به شورا محول شده این است که آثاری که قرار است به محصولات صوتی تبدیل شود، باید بواسطه شورا تایید شود تا مجوز بگیرد. آثار مکتوب هم به کل در یک معاونت دیگر بررسی می‌شود. اخیرا برای شورا آیین نامه‌ای تدوین شده و قبل آن آیین نامه‌ای برای تصمیم گیری وجود نداشت اما دوستان آنقدر حرفه‌ای بودند که مسائل را می‌دانستند و آثاری که به مسائل دینی لطمه وارد می‌کرد، توهینی داشت یا کرامت انسانی را زیر سوال می‌برد خود به خود در شورا رد می‌شد. به گونه‌ای کار ما سلبی بوده نه ایجابی، یعنی گفته می‌شود آثاری که اینگونه نباشد مشکلی برای اخذ مجوز ندارند، نه اینکه آثار آنگونه باشند تا مجوز بگیرند. از مسائل مهمی که در آیین نامه آمده سوای قوانین نانوشته‌ای که بود این است که آثار مخرب زبان فارسی نباشد، چیزی که پیش از این نبود و هر نظری هم شورا می‌داد نتیجه ذوق جمعی بود و از این به بعد با استناد به آیین نامه آثار بررسی خواهد شد .
 

نقش شورا در آشفته بازار امروز موسیقی کشور چیست؟ جایی که انگشت اتهام اول سوی شورا می‌رود که چرا شورا مجوز داده‌است.

شورا حدود 30، 40 سال است در حال فعالیت است. از همین شورا آثار فاخری از محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و دیگر دوستان مجوز گرفت و کسی بابت آن‌ها شورای شعر را تحسین نمی‌کند. همه می‌روند سراغ آثار بد! من نمی‌گویم شورا مقصر نیست اما بخشی‌ از آن ضعف قانون است. شما می‌توانید کتاب چاپ کنید وزن و قافیه‌اش غلط باشد، قانونی جلوی شما را نمی‌گیرد با اینکه آن کتاب مخل زبان فارسی است و این ضعف قانون است. شورای شعر هم همینگونه‌است، شورا نمی‌گوید این اثر مورد تایید من است، می‌گوید پخش این اثر بلامانع است. در آیین نامه اخیر برای آثار درجه‌بندی گذاشته‌ایم و آثار را از الف تا دال ارزیابی خواهیم کرد.
 

این ارزیابی وقتی به دید عموم مردم گذاشته نشود چه پیامدی می‌تواند داشته باشد؟

این ارزیابی به ارزیابی‌های کشوری آثار وارد می شود. سال گذشته که جشنواره‌ای برگزار شد و اثری بهترین مردمی شناخته شد که “می‌خواست شماره بگیرد و زنگ بزند”! دیگر این آثار باید با معیارهای دفتر در ابتدا سنجیده شود چرا که وزارت قرار است به جشنواره‌ها وارد شود.
 

دیوانه و لعنتی و روانی مخل کرامت انسانی!

ابتذال در ترانه‌ها و شعرها چطور؟ جاهایی ما مفاهیم مبتذلی را می‌بینیم که هیچ واژه مبتذلی در آن نیست اما شورا به آن مجوز داده‌است. این آثار چگونه مجوز می‌گیرند؟

ما به این مسائل بیشتر ورود کردیم و هرچیزی که به کرامت انسانی لطمه وارد کند را رد می‌کنیم. شما دیگر به مخاطب ترانه نمی‌توانی بگویی دیوانه یا لعنتی یا روانی! قبل‌تر ما آیین نامه‌ای نداشتیم که بخواهیم راحت وارد شویم.
 

امروزه می‌بینیم به ترانه‌ها کلماتی وارد شده که در اجتماع هم کاربرد زیادی ندارد مثل “موزیک هیت” و “شیک و پیک”، شورا در برخورد با این آثار چه واکنشی نشان می‌دهد؟

این‌ها هم می‌رود زیر شاخه پاسداشت زبان فارسی که خیلی جدی تر حواسمان به آن هست. این اثری هم که شما می‌گویید برای مجوز آمد و ما دقیقا روی همین کلمات دست گذاشتیم. نهایتا بدون مجوز پخش شده و گویا فعالیتش هم محدود شده‌است. در مجموع خیلی از آثاری که در فضای مجازی منتشر می‌شود مجوز ندارد.
 

ممنوعیت، بازارگرمی دوستان است
 
یک سری مسائل عنوان می‌شود که فلان کلمات ممنوعه است! فلانی می‌گوید بخاطر این بند و این کلمه کار مجوز نگرفته!

“چرا رفتی چرا من بی‌قرارم / به سر سودای آغوش تو دارم” مگر مجوز ندارد؟ بستگی دارد مضمون را چه کسی گفته باشد و چگونه! شکل ارائه کلمات مهم است نه خود کلمه. وقتی با بیان جاهلانه و به شیوه کوچه بازاری می‌خواهی این را عنوان کنی فرق دارد. یک سری واژگان در ادبیات مخفی ماست که آن را عرف، فرهنگ و اخلاق تعریف کرده‌است. ما بسیاری از واژگان را نمی‌توانیم همه جا ارائه دهیم، کسی به ما نگفته اما ما خودمان می‌دانیم. کسی در گرجستان کنسرت می‌گذارد و کلماتی را به زبان می‌آورد که با واکنش روبرو می‌شود. آنجا ایران نیست که نظارتی باشد و نگذارند و … اما این عرف بود که آن اتفاقات را پس زد. این هم بازارگرمی دوستان است که می‌گویند ما ممنوعیم! نه اصلا همچین چیزی نیست، شما باید از هرچیزی بیان هنری داشته باشید.
 

یک سری اشتباهات در درج نام شاعران در آثار می‌شود، همیشه هم بوده و به تازگی در آلبوم “افسانه چشم‌هایت” سه چهره مطرح موسیقی سنتی کشور، شعری را به نام هوشنگ ابتهاج خواندند! نقش شورا در این اشتباهات چیست؟ آن اثر به نام اشتباه چطور مجوز گرفت؟

در حیطه کار شورا نیست. تهیه کننده وقتی آثار را ارائه می‌کند با امضایی که می‌کند مسائلی را می‌پذیرد از جمله پرداخت حق‌الزحمه و داشتن مجوز از شاعر! وقتی فرد امضا می‌کند عواقبش را هم می‌پذیرد.ضمنا آهنگ سازها و خواننده ها که کارشان با شعر و کلام است باید این حیطه را بسیار خوب بشناسند.. با خواننده و آهنگسازی که فرق غزل و شعر نیمایی و تفاوت شعر شهریار و شعر شاملو را نمی داند چه باید کرد ؟ این هم وظیفه ی شورای شعر است ؟
 

شورایی برای مشورت

گفته می‌شود یک سری عوامل شورای شعر را دور می‌زنند و با نظر منفی شورا اثرشان را پخش می‌کنند.

کار شورا مشورت دادن است. شما به من مشاوره می‌دهی و من خلافش عمل می‌کنم، آیا مسئولیتش با شماست؟ شما فقط باید به من مشاوره بدهی و در نهایت تصمیم با من است. کار شورا هم تا دوره جدید مشورت بوده که گفته شده دیگر اینگونه نخواهد بود.
 

همین جایگاه مشاور بودن با وجود تخصص داشتن، جایگاه شما را به عنوان یک شاعر و کارشناش تنزل نداده‌است؟

صد در صد همینطور است. اما آقای الهیاری در این دوره گفته‌اند نظر شورا هرچه باشد می‌پذیرم، قبلی ها اما اینگونه نبودند.
 

دو دیدگاه در خصوص اعضای شورا وجود دارد؛ برخی می‌گویند اگر شما نباشید، شورا دست افراد کم سواد می‌افتد و وضعیت بدتری حاکم می‌شود و عده‌ای هم می‌گویند شما کاری که با هم صنفان خود می‌کنید خیانت به قلم است! نظرتان درباره این دو دیدگاه چیست؟

برخی آثار آنقدر بی ارزش اند و جایگاه هنری ندارند که وقتی ما روی آن‌ها خط می‌کشیم اغلب این افرادند که معترض می‌شوند. اگر قانون به ما اجازه می داد آثاری که در شورای شعر به دلیل ضعف زبان و مفاهیم سخیف و سطحی اغلاط وزن و قافیه و اشتباهات املایی و دستوری تایید نمی شوند را منتشر می کردیم تا این عزیزان معترض را ملت بیشتر بشناسند.بسیاری از این عزیزان املای بسیاری از واژه های معمول و رایج فارسی را نمی دانند. متاسفانه ادعای شعر و ادبیات هم دارند.
طبیعتا همه ی آثاری که از شورای شعر مجوز می گیرند لزوما آثار قابل دفاعی نیستند ولی به قول اعراب خیر الموجودین هستند . اگر شورایی شعر بخواهد معیار خود را شعر فاخر و درست و ارزشمند فارسی بداند همین خیرالموجودین هم محدود به آثار بزرگان می شود و بقیه شعرها پشت درهای شورای شعر می مانند.


ممنون از وقتی که در اختیار ترنم شعر قرار دادید.


خبرنگار: محمدرضا داداشی آذر – حمید رهدارپور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه های ترنم شعر

پست های مرتبط

0:00
0:00
آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
زمان بازگشایی قفل : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟